تو یه
غروب پاییز من شدم عاشق چشماتیادمه گفتی از این پس من می شم
عابد چشماتیادمه روزی که گفتی
مال من می شی همیشهچشامو بستمو
گفتم زندگی بی تو نمی شهاز همون شب تا به حالا لحظه هام
با تو گذشتنتا
همین امشب که چشام بدجوری ازت شکستنیادمه گفتی بهم از زندگیم برو کنار
می خوام از اینجا برم، اسم منو دیگه نیار
دیگه شبا اشک نریز،واسه من دعا نکن
توی شعرات منو دیگه "
عشق من" صدا نکناز همون
ثانیه مردم وقتی حرفاتو شنیدمکاشکی هرگز نمی یومد شبی که
چشاتو دیدمر