گفتم من زمینم و تو خورشید منی
گفتی پس نزدیکتر به من نشو چون
می سوزی
دور تر هم نرو چون یخ می زنی
دیدم راست میگی
گفتم من رودم و تو دریای منی
دیگه نتونستی چیزی بگی
چون خوب می دونی
قویترین سدها هم نمی تونن واسه همیشه
رود رو زندون کنن
مگه اینکه از سر چشمه خشکش کنن