تنهایی منو گیتار

بهترین ترانه ها عکسها و داونلود برنامه و جدیدترین فیلمهای ایرانی و خارجی

تنهایی منو گیتار

بهترین ترانه ها عکسها و داونلود برنامه و جدیدترین فیلمهای ایرانی و خارجی

احمد شاملو

احمد شاملو

من عشقم را در سال بد یافتم

که می گوید :"مایوس نباش "؟ _

من امید م را در یا ًًًًَََُُُُُُس یافتم

مهتاب ام را درشب

عشق ام را درسال بد یافتم

و هنگامی که داشتم خاکستر می شدم

گُرگرفتم . 

زندگی بامن کینه داشت

من به زندگی لبخند زدم،

خاک با من دشمن بود

من بر خاک خفتم،

چرا که زندگی سیاهی نیست.

چرا که خاک خوب است .

 من بد بودم اما بدی نبودم

از بدی گریختم

و دنیا مرا نفرین کرد

و سال ِ بد در رسید :

سال اشک

سال تاریکی.

و من ستاره ام را یافتم.

من خوبی را یافتم

به خوبی رسیدم

و شکوفه کردم. 

تو خوبی

و این همه ی اعتراف هاست.

من راست گفته ام و گریسته ام

و این بار راست می گویم تا بخندم

زیرا آخرین اشک ِ من نخستین لبخندم بود.

 تو خوبی

و من بدی نبودم .

تو را شناختم ، تو را یافتم ، تو را دریافتم و همه ی حرف هایم شعر شد

                                                                          سبک شد.

عقده هایم شعر شد، همه ی سنگینی ها  شعر شد

بدی شعر شد ، سنگ شعر شد  ، علف شعر شد ، دشمنی شعر شد

همه ی شعر ها خوبی شد ....
 

 

تو کی هستی که نگاهت ، مثل قصه پر رازه ؟
تو کی هستی که تو این شب ، نفست غیر مجازه؟
تو کی هستی که با اسمت ، پشت سایه ها می لرزه؟
تو کی هستی که حضورت ، واسه من تنها نیازه؟
با منی مثل خود من ، مثل تن مثل یه پیرهن
اما بین دستای ما ، فاصله دور و درازه
بذار از تو گر بگیرم ، بذار آفتابی بمیرم
آخه این کولی یه عمره ، واسه تو ترانه سازه
با تو فردا رو می بینم ، سیب خورشید رو می چینم
با تو من صد تا کتابم ، پرم از شعرهای تازه
چه نگاه بی نقابی ، چه ترانه های نابی
انگاری تموم دنیا ، توی اون چشمای نازه
با منی مثل خود من ، مثل تن مثل یه پیرهن
اما بین دستای ما ، فاصله دور و درازه
بذار از تو گر بگیرم ، بذار آفتابی بمیرم
آخه این کولی یه عمره ، واسه تو ترانه سازه...


 

گریه کردم ‚ گریه کردم اما دردم  نگفتم

تکیه دادم  به  غرورم ‚ تا دیگه از پا نیفتم

اولین  فصل شکستن ‚ آخرین  خدانگهدار

 دست  تکون  دادن آخر توی  اون کوچه ی  خلوت

 بغض بی وقفه ی آواز  ‚  واژه های  بی مروت

بوته ی  یاس  دیگه اون عطری  که دوست داشتی نداد

کوچه ی آشتی کنونم   دلها رو آشتی نداد

من  به قله  می رسیدم ‚  اگه هم ترانه بودی

صد تا سد رو می شکستم  ‚  اگه  تو بهانه  بودی

  با تو  پیسوز ترانه  یه چراغ  شعله ور بود

  لحظه ها چه عاشقانه ‚  قاصدک  چه خوش خبر بود

  کوچه ها  بدون بن بست  آسمون پر از ستاره

.... شبها بی هراس  خنجر ‚  واژه ها  شعر دوباره

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد